خوش آمد گویی وبلاگ

فاطمه نوکندی

Image result for ‫خوش آمد گویی متحرک‬‎


گویند سلام طلائی ترین کلید برای دست یافتن به ثواب های بسیار است


پس خاضعانه و خالصانه ترین سلام تقدیم شما باد.


عرض خیر مقدم و خوش آمد گویی دارم


خدمت شما عزیزانی که به وبلاگ من آمدید.


Image result for ‫به نام خدا متحرک‬‎

من فاطمه نوکندی هستم


دانش آموز سال نهم


در مدرسه دکتر داریوش گنجی


در شهرستان بیرجند ، استان خراسان جنوبی


و


این وبلاگ را به اهداف زیر پایه گذاری کردم:


1-برای شرکت در مسابقه وبلاگ نویسی


2-به منظور آشنایی بیشتر با ائمه معصومین


3-به منظور استفاده درست شما از مطالب موجود


امیدوارم با کار کوچکی که انجام دادم


بتوانم افراد بیشتری را، حداقل کمی به خدا نزدیک کنم.


امیدوارم از مطالب لذت ببرید.


Related image


[ بازدید : 92 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

درباره امام کاظم (ع) و شخصیت ایشان

فاطمه نوکندی

ولادت امام کاظم (ع)

در روز هفتم ماه صفر سال 128 هجري بود که هفتمين اختر ولايت و امامت، در محلّي


به نام ابواء ـ يکي از منزل هاي ميان مکه و مدينه ـ به دنيا آمد.


يکي از ياران امام صادق(عليه السلام) به نام ابوبصير مي گويد: «در ابواء، در خدمت


امام مشغول غذا خوردن بوديم که پيک حميده ـ مادر حضرت موسي بن جعفر(عليهما


السلام) ـ از راه رسيد و بشارت ولادت نوزاد جديد را به خدمت امام داد. حضرت


بلافاصله از جا برخاست، چيزي نگذشت که به سوي ما برگشت در حالي که آستين بالا


زده بود و خندان به نظر مي رسيد.


گفتم خداوند شما را هميشه خندان کند و چشمت را روشن گرداند. حميده چه آورده است؟


فرمود: خداوند به من پسري عنايت فرمود...»


امام پس از توقف کوتاهي در ابواء، به سوي مدينه رفت و هنگامي که وارد مدينه شد، به


شکرانه اين مولود مبارک، سه روز به مردم طعام داد.


مِنهال قصّاب گويد: «مکه را به قصد مدينه ترک گفته، در ابواء خدمت امام صادق(عليه


السلام) رسيدم که براي او فرزندي به دنيا آمده بود. من پيش از امام(عليه السلام) وارد


مدينه شدم و آن حضرت روز بعد وارد شهر مدينه شد، پس آن حضرت سه روز به مردم


طعام داد و من از جمله آن کساني بودم که هر سه روز به خانه حضرت رفته و غذا مي


خوردم و تا روز ديگر چيزي نمي خوردم.»


شخصيت امام کاظم(عليه السلام)


از آغاز تولد امام موسي بن جعغر(عليهما السلام) ، آثار عظمت و بزرگي در سيماي


ملکوتي اش جلوه گر بود؛ چراکه هنوز به دنيا نيامده بود که امام صادق(عليه السلام) از


چنين فرزندي خبر داد و به فرزند احمر درباره حميده مادر امام کاظم(عليه السلام) فرمود:


«اي فرزند احمر، زود است که از او نوزادي به دنيا مي آيد. ميان او و پروردگار خويش،


هيچ گونه حجاب و پرده اي نباشد.»


و در دوران کودکي دوست و دشمن را به حيرت و شگفتي وامي داشت. او گاهي که در


محضر پدر سخن مي گفت امام صادق(عليه السلام) در تأييد گفته و بيانات فرزند خود مي


فرمود: «يا بُنَيَّ اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذِي جَعَلَکَ خَلَفاً مِنَ اْلآباءِ وَ سُرُوراً مِنَ اْلأَبْناءِ وَ عِوَضاً عَنِ


اْلأَصْدِقاءِ».


و روز ديگري به عيسي بن شلقان که مي خواست از محضر امام صادق(عليه السلام)


درباره ابوالخطاب سؤالي بکند، حضرت در ابتدا فرمود: «اي عيسي، چه چيز تو را مانع


شد که فرزندم را ملاقات کني و از او هر آنچه که مي خواهي بپرسي؟»


عيسي مي گويد: «نزد عبد صالح (موسي بن جعفر) رفتم در حالي که در مکتب نشسته و


بر لبانش اثر جوهر بود. تا مرا ديد بدون هيچ مقدمه اي فرمود: اي عيسي، خداي تبارک و


تعالي از پيامبران بر پيامبري عهد و ميثاق گرفت و هرگز از آن پيمان دست برنداشتند و


از اوصيا و جانشينان نيز بر جانشيني آنان پيمان گرفت و به گروهي از مردم ايمان را به


عنوان امانت سپرد و پس از مدتي آن را از آنان باز مي ستاند و ابوالخطاب از جمله


کساني بود که ايمانش عاريه و امانتي بود و پس از مدتي خداوند ايمان او را از او باز پس


گرفت. گويد پس از شنيدن اين سخن او را در آغوش گرفته و ميان دو ديده اش را بوسيدم


و گفتم؛ پدر و مادرم به فدايت، آنها فرزنداني هستند که از نظر پاکي و کمال، بعضي از


بعضي ديگر گرفته شده و خداوند شنونده و داناست. سپس به محضر امام صادق(عليه


السلام) برگشتم. امام به من فرمود: اي عيسي چه کردي؟ عرض کردم پدر و مادرم به


فدايت، به دستور شما به حضورش رفتم، او ابتدا درباره ابوالخطاب به من خبر داد و هر


چه که در نظر بود به من جواب داد. به خدا سوگند آنجا بود که پي بردم او صاحب اين


امر است. امام صادق فرمود: اي عيسي، اين فرزندم را که ديدي اگر از تمام قرآن، از او


مي پرسيدي همانا از روي آگاهي به تو جواب مي داد.»



محمد بن مسلم گويد: «روزي ابوحنيفه به محضر امام صادق(عليه السلام) وارد شد و


عرضه داشت: فرزندت موسي را ديدم که در مسجد نماز مي خواند و مردم نيز از مقابلش


عبور مي کردند، در حالي که هيچ عکس العملي نشان نمي داد. امام صادق(عليه السلام)


فرمود: موسي را صدا کنيد. و چون امام کاظم(عليه السلام) به حضور پدر رسيد، آن


حضرت فرمود: ابوحنيفه مي گويد تو نماز مي خواندي و مردم از برابر تو عبور مي


کردند و آنها را منع نمي کردي؟ گفت: آري، پدر جان، آن کسي که من براي او نماز مي


خواندم از آنهايي که از برابرم مي گذشتند به من نزديکتر بود و خداوند مي فرمايد: و ما به


او از رگ گردنش نزديکتريم.



محمد بن مسلم مي گويد: همين که امام صادق(عليه السلام) اين پاسخ را از فرزندش شنيد


او را به آغوش کشيد و فرمود: پدر و مادرم فداي تو اي گنجينه رازها.



جملات و تعبيرهاي بسيار زيباي امام صادق(عليه السلام) درباره فرزندش امام موسي بن


جعفر(عليهما السلام) نشانگر شخصيت بي مانند آن حضرت است؛ چرا که امام


صادق(عليه السلام) از دوران کودکي پيوسته مردم را به فرزندش موسي بن جعفر، ارجاع


مي داد و مي فرمود: «هذا وَصِيّ اْلأَوْصِياء وَ عالِمُ عِلْمِ الْعُلَماء»؛ «اين فرزندم جانشين


اوصيا و عالم علم علما مي باشد.» و يا اينکه مي فرمود: «عَلَيْکُمْ بِهَذَا فَهُوَ وَ اللَّهِ صَاحِبُکُمْ


بَعْدِي».


منبع : http://shamsa.ir/



برچسب ها: امام کاظم (ع) ,
[ بازدید : 72 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

درباره امام صادق (ع)

فاطمه نوکندی

درباره امام صادق (ع)

درباره کمالات معنوی و سجایای اخلاقی امام صادق علیه السلام در

همه کتب رجال و سیره سخن ها بسیار است .


حافظ ابو نعیم اصفهانی می گوید : امام ناطق و پیشتاز مراحل کمال ابو

عبدالله جعفر بن محمد صادق علیه السلام روی به عبادت و خضوع

آورده و عزلت و خشوع را به ریاست و اجتماعات ترجیح داده بود . او بعد

از نماز عشاء و گذشتن پاسی از شب انبانی از نان و گوشت و مقداری

پول بر دوش می گرفت و به در خانه فقرای مدینه می رفت و آنها را بین

فقرا تقسیم می کرد . آنان هنگامی ولی نعمت خود را شناختند که آن

حضرت به شهادت رسید .


مالک بن انس که یکی از ائمه مذاهب چهار گانه اهل تسنن است می

گوید : من مکرر به حضور امام صادق علیه السلام می رسیدم و او را

پیوسته در یکی از سه حال می دیدم یا نماز می گذارد و یا روزه دار بود

و یا قرآن می خواند و هرگز چشمی مانند او را ندیده و گوشی نظیر آن

را نشنیده و هرگز به قلب انسانی برتر از جعفر بن محمد از نظر دانش و

عبادت و پرهیزکاری خطور نکرده است .


در عظمت علمی و شخصیت فرهنگی حضرت امام صادق علیه السلام

این نکته کافی است که او در مدت امامت خود توانست چهار هزار عالم

برجسته تربیت کند که هر کدام شخصیتی بزرگ و عالمی کم نظیر

بودند .


ابو حنیفه می گوید : من او را داناترین فرد تشخیص دادم زیرا او آگاه

ترین آنها به عقاید مردم زمان خود بود .


درباره صبر امام علیه السلام نقل است که در مصیبتی که برایشان وارد

شده بود فرمودند : ما اهل بیت قبل از مصیبت فعالیت خود را انجام می

دهیم ولی چون مصیبت آمد راضی و تسلیم تقدیر الهی هستیم .


از دیگر سجایای امام ؛ حلم او بود چنان که نقل کرده اند روزی غلامش

را دنبال کاری فرستاد و چون غلام دیر کرد خود حضرت به دنبال آن کار

رفت و در وسط راه دید غلام خفته است . حضرت او را باد زد تا بیدار

شود سپس به او فرمود : خوب است شبها بخوابی و روزها کار کنی .


منبع : http://beynolharameyn541.ir/


برچسب ها: امام صادق (ع) ,
[ بازدید : 75 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

درباره امام محمد باقر (ع)

فاطمه نوکندی

درباره امام محمد باقر (ع)


حضرت امام محمّد باقر علیه ‏السلام، پنجمین پیشواى مسلمین روز سوم ماه صفر


بنابر روایتیدر شهر مدینه چشم به جهان گشود.



او اولین فرزندى بود که از پدر و مادر فاطمى، علوى و هاشمی متولد مى‏شد زیرا


پدرش علی بن الحسین علیه ‏السلام و مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبى علیه‏


السلام بود و به همینجهت او را «فاطمى من فاطمیین» و «علوّى من علویین»


مى‏‌خواندند.



امام باقر علیه ‏السلام در آغوش پر مهر پدرى چون امام سجاد علیه ‏السلام


پرورش یافت و ازمادرى فاضل، با عفّت و معظم اهل بیت علیهم السلام شیر


خورد و کمال یافت و به فضایلاخلاقى آراسته شد و اسوه پویندگان راه حق


گشت.



امام پنجم، نامش محمد و کنیه‌‏اش ابوجعفر و به چند لقب معروف بود که


مشهورترین آن‌ها لقب«باقرالعلوم» مى‏باشد پیامبر اکرم صلّی ‏الله علیه‏ وآله آن


بزرگوار را بدین لقب خواند یا به تعبیردقیق‌تر خداوند او را در تورات با این


لقب معرفى فرمود. او را بدین لقب خواندند چون علم راشکافت و در گستره


پهناور آن وارد شد.



آن امام بزرگوار را به خاطر شباهت بسیار به رسول خدا، «شبیه» هم


مى‏‌خواندند. دیگر القابامام باقر علیه ‏السلام عبارت از: امین، شاکر، هادى، صابر


و شاهد بود.



امام باقر از نظر رفتار و ویژگی‌های اخلاقى چون دیگر امامان علیهم ‏السلام آیینه


تمام نماى پیامبرصلّی ‏الله علیه ‏وآله و اسوه ره پویان حق بود. ایشان در عبادت،


راز و نیاز و یاد حق همچون‏ پدران بزرگوارش پیشتاز بودند. هیچ گاه از یاد حق


غافل نشد و خوف از قهر و غضب خدا و شوق لقاى حق او را بى تاب کرده بود.



از ویژگی‌های امام باقر علیه‌ ‏السلام، این است که رسول خدا صلّى ‏الله ‏علیه


‏و آله،توسط جابربن عبدالله انصارى به وى سلام رساند. امام صادق علیه‏ السلام


مى‌‏فرماید: جابر عمرى دراز یافت و خدمت امام باقر رسید و سلام حضرت پیامبر


را به وى ابلاغ کرد و از محضر پر فیضش استفاده‏‌ها برد.


منبع : http://www.nabzesahar.ir/


[ بازدید : 78 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

سجایای اخلاقی امام سجاد (ع)

فاطمه نوکندی

درباره امام سجاد (ع)


اسم مبارك آن بزرگوار علي است و مشهورترين القاب آن حضرت زين العابدين و سجّاد است و مشهورترين كنية او ابامحمد وابوالحسن است. مدّت عمر آن بزرگوار مثل پدر بزرگوارش پنجاه و هفت سال است زيرا پانزدهم جمادي الاول سال سي و هشت از هجرت به دنيا آمد. تولد آن بزرگوار دو سال قبل از شهادت اميرالمؤمنين (ع) است و تقريباً بيست و سه سال به پدر بزرگوار زندگي كرد. پس مدت امامت آن بزرگوار سي و چهار سال است.


حضرت سجّاد (ع) پدري چون حسين دارد و مادرش دختر يزدگرد پادشاه ايران است كه دست عنايت حق بطور خارق العاده اين دختر را به امام حسين مي رساند. شرافت اين زن آن است كه مادر نه نفر از ائمة طاهرين مي شود و چنانچه حسين (ع) اب الائمه است. اين زن نيز ام الائمه است. و اما از نظر فضايل انساني: امام سجّاد (ع) گرچه با اهل بيت عليهم السلام وجه اشتراك در همة فضايل دارند و هيچ فرقي ميان آنان از نظر صفات و فضايل انساني نيست، اما از نظر گفتار و كردار شباهت تامّي به جدشان اميرالمؤمنين عليه السلام دارد.


ابهت و شخصيت امام سجّاد (ع)




دربارة اميرالمؤمنين (ع) گفته شده كه بسيار متواضع بود، ولي بزرگي شخصيّت آن بزرگوار ميان همه محفوظ بود. همچنين است فرزند عزيزش امام سجاد (ع).

در تاريخ ضبط است كه هشام بن عبدالملك به حج آمده بود و كثرت جمعيت مانع شدكه حجر الاسود را استلام كند. پس در گوشه اي براي او فرشي انداخته و نشسته بود كه امام سجّاد وارد طواف شد و وقتي به حجر الاسود رسيد، مردم كنار رفتند و حضرت مكرّر استلام نمود. هشام فوق العاده ناراحت شد. يكي از اطرافيان پرسيد: اين مرد كيست كه مردم چنين به او احترام دارند؟ هشام تجاهل كرد و گفت نمي دانم. فرزدق آنجا بود، في البداهة قصيدة مفصلي دربارة امام سجاد سرود. ما چند بيت از آن قصيده را مي آوريم: تمام قصيده در مناقب ابن شهر آشوب موجود است:


هذا الذي تعرف البطحاء وطاته والبيت يعرفه والحل والحرم

ما قال لاقط الا في تشهده لولا التشهد كانت لانه نعم

يغضي حياء ويغضي من مهابته فما يكلم الا حين يبتسم

من معشر حبهم دين وبغضهم كفر وقربهم منجي ومقتصم

مقدم بعد ذكر الله ذكرهم في كل فرض ومختوم به الكلم


«اين مردي است كه حجاز، خانة خدا، حل، حرم او را مي‌شناسند. نه، در كلامش نيست ـ حاجت سائل را هميشه برآورده مي كند جز در تشهد ـ كه لا اله الا الله مي گويد. و اگر تشهد در نماز نبود، نه او، هميشه آري بود: هنگام برخورد با مردمان چشمها را فرو مي بندد براي آنكه حيا دارد، و ديگران چشم فرو مي بندد به جهت ابهتي كه او دارد. و سخن با او نمي گويند مگر كه آن بزرگوار تبسّم كند. روز قيامت حب آنها دين است و بغض آنها كفر است و قرب و نزديكي به آنان پناه و نجات انسانها است. در نمازها ياد آنها و اسم آنها مقدم بر هر چيزي است بعد از اسم خداي متعال. و نمازها به اسم آنان تمام مي شود ـ يعني در نماز بعد از اسم خدا در اقامه، اسم اهل بيت است و آخر مطلب كه در تشهد آخر گفته مي شود باز اسم اهل بيت است.

گفته شده كه فرزدق به اين اشعار آمرزيده شده است و به گفتة جامي اگر اهل عالم به اين اشعار آمرزيده شوند جا دارد.

منبع : http://www.hamandishi.ir/


برچسب ها: امام سجاد (ع) ,
[ بازدید : 68 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

گزیده ای از اخلاق و رفتار امام حسین (ع)

فاطمه نوکندی

درباره امام حسین (ع)

با نگاهى اجمالى به 56 سال زندگى سراسر خداخواهى و خداجويى حسين (ع ), درمي يابيم كه هماره وقت او به پاكدامنى و بندگى و نشر رسالت احمدى و مفاهيم عميقى والاتراز درك و ديد ما گذشته است .اكنون مرورى كوتاه به زواياى زندگانى آن عزيز, كه پيش روى ما است :

جنابش به نماز و نيايش با پروردگار و خواندن قرآن و دعا و استغفار علاقه بسيارى داشت . گاهى در شبانه روز صدها ركعت نماز مي گزاشت . و حتى در آخرين شب زندگى دست از نياز و دعا برنداشت , و خوانده ايم كه از دشمنان مهلت خواست تا بتواند با خداى خويش به خلوت بنشيند. و فرمود: خدا مي داند كه من نماز و تلاوت قرآن و دعاى زياد و استغفار را دوست دارم .
حضرتش بارها پياده به خانه كعبه شتافت و مراسم حج را برگزار كرد. ابن اثير در كتاب اسد الغابة مي نويسد: كان الحسين رضى الله عنه فاضلا كثير الصوم و الصلوة و الحج و الصدقة و افعال الخير جميعها. حسين (ع ) بسيار روزه مي گرفت و نماز ميگزارد و به حج ميرفت و صدقه ميداد و همه كارهاى پسنديده را انجام ميداد.
شخصيت حسين بن على (ع ) آن چنان بلند و دور از دسترس و پرشكوه بود كه وقتى با برادرش امام مجتبى (ع ) پياده به كعبه مي رفتند, همه بزرگان و شخصيت هاى اسلامى به احترامشان از مركب پياده شده , همراه آنان راه مي پيمودند.
احترامى كه جامعه براى حسين (ع ) قائل بود, بدان جهت بود كه او با مردم زندگى ميكرد - از مردم و معاشرتشان كناره نمي جست - با جان جامعه هماهنگ بود, چونان ديگران از مواهب و مصائب يك اجتماع برخوردار بود, و بالاتر از همه ايمان بي تزلزل او به خداوند, او را غمخوار و ياور مردم ساخته بود. و گرنه , او نه كاخ هاى مجلل داشت و نه سربازان و غلامان محافظ, و هرگز مثل جباران راه آمد و شد را به گذرش بر مردم نمي بستند,...
اين روايت يك نمونه از اخلاق اجتماعى اوست , بخوانيم : روزى از محلى عبور مي فرمود, عده اى از فقرا بر عباهاى پهن شده شان نشسته بودند ونان پاره هاى خشكى مي خوردند, امام حسين (ع ) مي گذشت كه تعارفش كردند و او هم پذيرفت , نشست و تناول فرمود و آن گاه بيان داشت : ان الله لا يحب المتكبرين , خداوند متكبران را دوست نميدارد. سپس فرمود: من دعوت شما را اجابت كردم , شما هم دعوت مرا اجابت كنيد. آنها هم دعوت آن حضرت را پذيرفتند و همراه جنابش به منزل رفتند.حضرت دستور داد هر چه در خانه موجود است به ضيافتشان بياورند, و بدين ترتيب پذيرايى گرمى از آنان به عمل آمد, و نيز درس تواضع و انسان دوستى را با عمل خويش به جامعه آموخت .
شعيب بن عبدالرحمن خزاعى مي گويد: چون حسين بن على (ع ) به شهادت رسيد, بر پشت مباركش آثار پينه مشاهده كردند, علتش را از امام زين العابدين (ع ) پرسيدند, فرمود اين پينه ها اثر كيسه هاى غذايى است كه پدرم شب ها به دوش مي كشيد و به خانه زن هاى شوهرمرده و كودكان يتيم و فقرا مي رسانيد.
شدت علاقه امام حسين (ع ) را به دفاع از مظلوم و حمايت از ستمديدگان مي توان در داستان ارينب وهمسرش عبدالله بن سلام دريافت , كه اجمال و فشرده اش را در اين جا متذكر ميشويم : يزيد به زمان ولايتعهدى , با اين كه همه نوع وسايل شهوت رانى و كام جويى و كامروايى از قبيل پول , مقام , كنيزان رقاصه و... در اختيار داشت , چشم ناپاك و هرزه اش را به بانوى شوهردار عفيفى دوخته بود. پدرش معاويه به جاى اين كه در برابر اين رفتار زشت و ننگين عكس العمل كوبنده اى نشان دهد, با حيله گرى و دروغ پردازى و فريبكارى , مقدماتى فراهم ساخت تا زن پاكدامن مسلمان را از خانه شوهر جدا ساخته به بستر گناه آلوده پسرش يزيد بكشاند.حسين بن على(ع) از قضيه باخبر شد, در برابر اين تصميم زشت ايستاد و نقشه شوم معاويه را نقش بر آب ساخت و با استفاده از يكى از قوانين اسلام , زن را به شوهرش عبدالله بن سلام بازگرداند و دست تعدى و تجاوز يزيد را از خانواده مسلمان و پاكيزه اى قطع نمود و با اين كار همت و غيرت الهي اش را نمايان و علاقه مندى خودرا به حفظ نواميس جامعه مسلمانان ابراز داشت , و اين رفتار داستانى شد كه درمفاخر آل على (ع ) و دنائت و ستمگرى بنى اميه , براى هميشه در تاريخ به يادگار ماند.
علائلى در كتاب سمو المعنى مي نويسد: ما در تاريخ انسان به مردان بزرگى برخورد مي كنيم كه هر كدام در جبهه و جهتى عظمت و بزرگى خويش را جهانگير ساخته اند, يكى در شجاعت , ديگرى در زهد, آن ديگرى در سخاوت , و... اما شكوه و بزرگى امام حسين (ع ) حجم عظيمى است كه ابعاد بي نهايتش هر يك مشخص كننده يك عظمت فراز تاريخ است , گويا او جامع همه والايي ها و فرازمندي ها است .
آرى , مردى كه وارث بي كرانگى نبوت محمدى است , مردى كه وارث عظمت عدل و مروت پدرى چون حضرت على (ع ) است و وارث جلال و درخشندگى فضيلت مادرى چون حضرت فاطمه (س ) است , چگونه نمونه برتر و والاى عظمت انسان و نشانه آشكار فضيلت هاى خدايى نباشد. درود ما بر او باد كه بايد او را سمبل اعمال و كردارمان قرار دهيم .امام حسين (ع ) و حكايت زيستن و شهادتش و لحن گفتارش و ابعاد كردارش نه تنها نمونه يك بزرگمرد تاريخ را براى ما مجسم مي سازد, بلكه او با همه خويشتن , آيينه تمام نماى فضيلت ها, بزرگمنشي ها, فداكاري ها, جانبازي ها, خداخواهي ها وخداجويي هامي باشد. او به تنهايى مي تواند جان را به لاهوت راهبر باشد و سعادت بشريت راضامن گردد. بودن و رفتنش , معنويت و فضيلت هاى انسان را ارجمند نمود.


منبع :https://www.aviny.com


برچسب ها: امام حسین (ع) ,
[ بازدید : 78 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

سجایای اخلاقی امام حسین (ع)

فاطمه نوکندی

درباره امام حسین (ع)

امام حسین(ع) را به شجاعت و شهادت می‌شناسیم، درحالی که ایشان همانند دیگر معصومان و پیشوایان دین (ع) دارای سجایا و فضائل و مکارم اخلاقی بسیاری است. برای اینکه شناخت جامعی نسبت به امام حسین (ع) حاصل شود بهتر آن است که زوایا و ابعاد دیگر آن حضرت (ع) نیز در جامعه بیان شود. نویسنده بر همین اساس به سراغ آموزه‌های اخلاقی آن حضرت (ع) رفته تا سنت و سیره ایشان را در این ابعاد و حوزه‌ها معرفی کند.


امام حسین(ع) اسوه نیک کامل

براساس آموزه‌های قرآنی هریک از پیشوایانی که در قرآن از آنان به عنوان پیامبران و اولیای الهی و مانند آن نام برده شده، اسوه‌هایی برای بشریت هستند تا فلسفه و سبک زندگی خود را بر اساس عقاید و اعمال آنان برگزینند و انجام دهند. از جمله این اسوه‌های بشریت، چهارده معصوم از اهل بیت محمد (ص) هستند که خداوند آنان را برای رهبری انتخاب و تطهیر کرده است. (احزاب، آیه 33 و نساء، آیه 59، مائده، آیات 3 و 55؛ انسان، آیات 5 تا 22)
چهارده معصوم (ع) به اعتبار نفس پیامبر (ص) اسوه حسنه وکامل هستند (احزاب، آیه 21؛ آل عمران، آیه 61) بنابر این، همه زندگی آنان از قول و فعل وتقریر برای ما حجت است و آنان بر اساس همین سنت می‌توانند از ما بازخواست کرده و ما نیز به همین سنت استدلال کنیم و بگوییم که علت عمل به این سبک زندگی یا حتی باور به فلسفه زندگی، براساس سنت و سیره شماست.
این پیشوایان معصوم (ع) دارای چنان ابعاد شخصیتی متنوع و پیچیده‌ای هستند که تنها خدا می‌تواند به تمام حقیقت ایشان آگاه باشد. اما بررسی و تحقیق در حد مقدور و استطاعت بر ما به عنوان پیروان ایشان ضروری است.
با آنکه برخی از آنان به خصوصیت یا خصوصیاتی بارز معروف شده‌اند، ولی باید دانست که آنان انسان‌های کاملی هستند که هیچ نقص و عیبی به ساحتشان راه ندارد و آنان در همه ابعاد به کمال رسیده‌اند؛ هرچند که به سبب شرایط و مقتضیات زمانی و مکانی برخی از ابعاد شخصیتی آنها ظهور و بروز بیشتری پیدا کرده و برای ما پیروان بیشتر جلوه‌گری می‌کند.
البته گاه همین نادیده گرفتن ابعاد دیگر زندگی آنان می‌تواند برای فهم حرکت و اهداف آنان ما را دچار مشکل و کژفهمی کند. بنابراین، نمی‌بایست به سبب آنکه مثلا امام حسین (ع) در امر به معروف و نهی از منکر و شجاعت و مقابله با ظلم حکومت ظالمان خلفا در میان امامان و پیشوایان دیگر بیشتر نمود یافته، ابعاد دیگر وی نادیده شود و یا اصلا در منابر و مجالس و کتب مطرح و بیان نشود.


سخاوت و گذشت امام حسین (ع)

یکی از ابعاد حضرت حسین(ع) همانند دیگر پیشوایان معصوم (ع) جنبه‌های اخلاقی ایشان است که در سیره وسنت آن حضرت(ع) بسیار مطرح است؛ زیرا از نظر آموزه‌های اسلامی، حوزه اخلاقی مهمترین حوزه زندگی بشر است؛ زیرا هدف و فلسفه بعثت پیامبران حوزه اخلاق است تا انسان‌های کاملی پرورش و تربیت شوند و حتی احکام شریعت در راستای تقویت حوزه اخلاق عملی است تا انسان‌های متخلق به اخلاق خدایی تربیت شوند. پیامبر(ص) نیز ماموریت خویش را اتمام مکارم اخلاقی فراتر از محاسن اخلاقی دانسته است.
در سنت و سیره امام حسین (ع) مثلا جنبه سخاوت بسیار آشکار است و ایشان درصدر اسلام به عنوان سخاوتمند‌ترین افراد مطرح بودند. حکایت‌های چندی درباره سخاوت آن حضرت نقل شده است. خود آن حضرت(ع) نیز براساس همین سیره عملی خویش، دیگران را به بخشندگی دعوت می‌کند.
امام حسین (ع) می‌فرمایند: ایها الناس نافسوا فی المکارم و سارعوا فی المغانم و لا تحتسبوا بمعروف لم تجعلوا؛ ای مردم در مکارم اخلاقی با یکدیگر رقابت کنید و در بهره‌گرفتن از فرصت‌ها شتاب نمایید و کار نیکی را که در انجامش شتاب نکرده‌اید، به حساب نیاورید. (بحارالانوار، ج 75، ص 121)
آن حضرت(ع) مومنان را تشویق می‌کند که همواره مکارم اخلاقی را به عنوان رفتارو عمل صالح خویش قرار دهند. لذا می‌فرماید: ان أجود الناس من أعطی من لایرجو؛ بخشنده‌ترین مردم کسی است که به آنکه چشم امید به او نبسته، بخشش کند. (کشف الغمه، ج 2، ص 30)
یعنی همان طوری که خداوند «من حیث لایحتسب؛ از جایی که برایش حساب باز نشده» می‌بخشد، مومن نیز می‌بایست کریمانه برخورد کند و به کسی که امیدی به وی نبسته است بخشش کند. آن حضرت (ع) نیز در سیره عملی‌اش این گونه بود.
از آنجایی که درخواست کردن عزت آدمی را کاهش می‌دهد، انسان باید پیش از آنکه دست طلب و نیاز به سویش دراز شود، محبت، احسان و انفاق کند؛ این اخلاق، کریمانه است. بنابراین، انسان باید در زندگی با کریمان نشست و برخاست داشته باشد تا از آنان بهره‌ برد. اگر انسان کریم النفس در زندگی نیافت، دست کم با اهل احسان نشست و برخاست داشته باشد، تا اگر نیازی داشت به آنان رو زند؛ وگرنه اگر گرفتار انسان‌‌های پست و لئیم شود، هیچ بهر‌ه‌ای جز عرض خود بردن و به زحمت افتادن برایش سودی ندارد. امام حسین (ع) برای شناخت اهل احسان و رو زدن به آنان می‌فرماید: لاترفع حاجتک الا الی أحد ثلاثه: الی ذی دین، او مروه او حسب؛ جز به یکی از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسی که اصالت خانوادگی داشته باشد. (تحف العقول، ص 247) به هرحال در این افراد این احتمال است که وقتی عرض و آبروی خود را در معرض سوال قرار داده‌اید، دست خالی باز نگردید.
اینکه انسان باید به این افراد، رو بیندازد به دلیل آن است که این دسته از آدم‌ها بویژه دینداران براین اعتقاد هستند که خداوند به آنان تفضل کرده و منت نهاده که ایشان را مجرای فیض خود قراردهد و آنان می‌توانند به دست خودشان خدمتی به خلق خدا کنند و در حقیقت خود را محبوب خداوند می‌دانند که مردم را به درخانه آنان روانه کرده‌اند. امام حسین (ع) در باره این نعمت الهی که نصیب هرکسی نمی‌شود می‌فرماید: ان حوانج الناس الیکم من نعم الله علیکم فلا تملوا النعم؛ نیاز مردم به شما از نعمتهای خدا بر شما است، از این نعمت‌ افسرده و بیزار نباشید. (نزهه الناظر، ص (81)
به هرحال با هرکسی نمی‌توان نشست و برخاست کرد، بهترین افراد همان اهل کرامت و سپس اهل احسان هستند تا انسان از کرامت و احسان آنان بهره‌مند باشد و زمینه رشد و پرورش اخلاقی و روحی را به دست آورد؛ زیرا با بزرگان نشست و برخاست داشتن انسان را بزرگ می‌کند و با افراد پست رفت وآمد داشتن انسان را به پستی می‌کشاند.
امام حسین (ع) دراین باره هشدار می‌دهد و می‌فرماید: مجالسه اهل الدناءهًْ شر، و مجالسه أهل الفسوق ریبه؛ همنشینی با سفلگان و افراد پست ناپسند است و همدمی با گناهکاران، موجب بدبینی مردم و از دست دادن اعتماد و اعتبار است. (بحارالانوار، ج 75، ص 122).
از سنت و سیره امام حسین (ع) به دست می‌آید که ایشان بر سخاوت و بخشندگی تاکید دارد، البته این بخشندگی اختصاص به مسائل و اتفاقات مالی ندارد، بلکه همه مسائل را در برمی‌گیرد؛ از این رو امام حسین (ع) به بخشندگی در امور دیگر نیز اشاره می‌کند و مثلا می‌فرماید: أیما اثنین جری بینهما کلام فطلب أحدهما رضی الاخر کان سابقه الی الجنه؛ هریک از دو نفری که میان آنها نزاعی واقع شود و یکی از آن دو، رضایت دیگری را بجوید، سبقت گیرنده اهل بهشت خواهد بود. (کشف الغمه فی معرفه الائمه ج 2، ص 33)
یا در جایی دیگر می‌فرماید: ان اعفی الناس من عفا عند قدرته؛ بخشنده‌ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می‌بخشد. (الدره الباهره، ج 71، ص 400)
در سیره عملی و اخلاق رفتاری آن حضرت(ع) نیز حکایاتی از گذشت و عفو و بخشش ایشان بیان شده که خود شاهدی بر این گفتار ایشان است. در حقیقت آنان به چیزی مردم را دعوت می‌کنند که خود اسوه عملی و رفتاری آن هستند. می‌گویند: مردی از اهل شام که تحت تاثیر تبلیغات زهرآگین معاویه نسبت به اهل بیت (ع) قرارگرفته بود، وقتی امام حسین (ع) را دید، شروع به فحش و ناسزا گفتن به امام کرد، امام حسین(ع) همچنان ساکت بود تا اینکه فحاشی مرد شامی به پایان رسید؛ امام رو به وی کرده فرمود:«ای پیرمرد! گمان می‌کنم که غریب هستی اگر چیزی بخواهی به تو می‌دهیم، اگر راه گم کرده‌ای نشانت می‌‌دهیم، اگر گرسنه‌ای، سیرت می‌کنیم، اگر نیازمندی،تو را بی‌نیاز می‌کنیم.»
مرد شامی، ساکت و مبهوت به چهره امام نگاه می‌کرد و متحیر ماند که چه بگوید و چگونه عذرخواهی کند. در پایان با شرمساری گفت: خدا خود می‌داند که رسالت خویش را درکدام خاندان قرار دهد. (داستان راستان، شهید مرتضی مطهری، ج 1، ص 28، با اندکی تصرف، صدرا.)


رضایت خدا
از صفات برجسته یک مسلمان راستین آن است که همواره رضایت خداوند را در زندگی خویش مدنظر قراردهد، نه آنکه رضایت مخلوق را ترجیح دهد در حالی که خشم خدا را به جان می‌خرد. آن حضرت (ع) خود این گونه بود به جای اینکه دنبال خشنودی یزید و معاویه و دیگران باشد، در جست وجوی رضایت خالق بود، چرا که بر این باور بود که : لاأفلح قوم اشتروا مرضات المخلوق بسخط الخالق؛ رستگار نمی‌شوند مردمی که خشنودی مخلوق را در مقابل غضب خالق خریدند. (بحارالانوار، ج 44، ص 383)
بسیاری از مردم دنبال این هستند که زن و فرزند و مسئولان و مدیران و کارفرمایان خودشان را راضی کنند هرچند که موجب خشم الهی شود. این که در برابر منکرات سکوت پیشه می‌کنند یا اجازه می‌دهند که کارفرما و مسئول به شکلی از آنان بهره‌گیری کرده و استعمار و استثمار نماید، اوج بدبختی انسان است؛ زیرا از مصادیق خسرالدنیا و الاخره است؛ چرا که با این کارش از دنیای خوبی نیز بهره نمی‌برد و از سوی دیگر به جهت خشم خداوند باید دوزخ را به جان بخرد. اگر امام حسین(ع) علیه یزید و یزیدیان قیام می‌کند، تقدیم رضایت خالق بر رضایت مخلوق بود.از نظر آن حضرت کسی که بخواهد در روز قیامت در امنیت از عذاب الهی باشد، باید در دنیا از خداوند ترس و خوف داشته باشد و با تقوای عملی به خود اجازه ندهد که گامی را بردارد که خشم الهی را در پی دارد. از نظر آن حضرت(ع) تنها با خوف از خدا در دنیا و در پیش گرفتن تقواست که انسان در امنیت از عذاب الهی در آخرت خواهد بود. چنانکه می‌فرماید: لا یأمن یوم القیامه الا من خاف الله فی‌الدنیا؛ کسی در قیامت در امان نیست مگر آن که در دنیا ترس از خدا در دل داشت. (مناقب ابن شهر آشوب ج/4ص/69؛ بحارالانوار، ج 44، ص 192)
در آیات قرآنی تضرع و انابه مورد تاکید است و آن را نشانه از خوف مثبت مومن در دنیا نسبت به خدا تفسیر می‌کند، چون موجب می‌شود که اهل تقوا و مغفرت باشد. (روم، آیه 31؛ اعراف، آیات 55 و 205) و امام حسین(ع) می‌فرمایند که همین گریه که نشانه‌ای از خوف و خشیت از خداوند است، عامل نجات انسان می‌شود. از آن حضرت(ع) نقل شده که فرمودند: البکاء من خشیه الله نجاه من النار؛ گریه از ترس خدا سبب نجات از آتش جهنم است. (جامع الاخبار ص97)
اصولا از نظر آن حضرت هرگونه عصیان و نافرمانی نه‌تنها موجب آسایش و آرامش دنیوی نیست بلکه موجب جلب بلایا به سوی شخص در همین دنیاست. از این رو هشدار داده و می‌فرماید: من حاول امرا بمعصیه‌الله کان افوت لما یرجو و اسرع لمجی ما یحذر؛ آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد، امیدش را از دست می‌دهد و نگرانی‌ها به او رو می‌آورد. (الکافی، ج 2، ص 373؛ نیز الکافی، ج 4، ص 117)
انسان‌ها باید نسبت به هم اهل تذکر باشند و تشویق به عصیان و معصیت نکنند؛ چنین افرادی همان دوستان صادق انسان هستند که چون گوهر ارزشمند هستند. امام حسین(ع) فرمودند: من احبک نهاک و من ابغضک اغراک؛‌کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد می‌کند و کسی که با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می‌کند. (نزهه الناظر، ص 88)
از نظر امام چنین افرادی که رضایت خدا را برای تو اصالت می‌بخشند و راه درست را نشان می‌دهند و به نقد عملکرد تو می‌پردازند همان دوستان واقعی هستند؛ انسان عالم و عاقل از چنین دوستانی بهره‌مند می‌شود. امام حسین(ع) می‌فرمایند: من دلائل العالم انتقاده لحدیثه و علمه بحقائق فنون النظر؛ از نشانه‌های عالم، نقد سخن و اندیشه خود و آگاهی از نظرات مختلف است (بحار الانوار، ج 75، ص 119)
انسان باید مواظب باشد تا گرفتار استدراج و امهال نشود؛ زیرا گاه خداوند غضب و خشم خود را نشان نمی‌دهد تا ببیند بنده تا کجا پیش می‌رود. اینکه انسان معصیت کند و عذاب و بلایی نبیند نشانه خوبی نیست؛ چرا که امام حسین(ع) می‌فرمایند: اللهم لا تستدرجنی بالاحسان و لا تؤدبنی بابلاء؛ خدایا!‌با غرق کردن من در ناز و نعمت، مرا به پرتگاه عذاب خویش مکشان و با بلایا (گرفتاری‌ها) ادبم مکن. (الدره الباهره من الاصداف الطاهره، ص 23)
از این رو به مردم درباره مسئله استدراج هشدار داده و می‌فرمایند: الاستدراج من الله سبحانه لعبده ان یسبغ علیه النعم و یسلبه الشکر؛ غافلگیر کردن بنده از جانب خداوند به این شکل است که به او نعمت فراوان دهد و توفیق شکرگزاری را از او بگیرد. (تحف‌العقول، ص 246)بسیاری از مردم در کسب رضایت خدا تلاش نمی‌کنند و لذا گرفتار بلای استدراج می‌شوند؛ اما اگر مراعات کنند نه تنها از این مصیبت در امان خواهند ماند بلکه خداوند کفایت کار‌شان را خواهد کرد. امام حسین(ع) در این باره می‌فرمایند: من عبدالله حق عبادته آتاه الله فوق امانیه و کفایته؛‌ هر که خدا را، آن‌گونه که سزاوار اوست، بندگی کند، خداوند بیش از آرزوها و کفایتش به او عطا کند. (بحار‌الأنوار، ج 68، ص 184)به هر حال هیچ انسانی نباید رضایت خدا را فروگذارد و دنبال رضایت خلق برود؛ چرا که اول موجب خشم و غضب الهی می‌شود و دوم اینکه هیچ سودی از آن شخص به او نمی‌رساند؛ چرا که با کوچک‌ترین خطا همه آن اعمال را نادیده می‌گیرد.اینها تنها گوشه‌ای از فضایل و مکارم اخلاقی آن حضرت(ع) است که در دو حوزه احسان و رضایت خالق بیان شده است. در حوزه‌ها و ابعاد دیگر نیز آن حضرت در قول و عمل اینگونه بودند و مکارم‌اخلاقی را به نمایش می‌گذاشتند. باشد با پیروی از آموزه‌های ایشان خود را در مسیر کمال الهی قرار داده و رضایت و محبوبیت خداوند را کسب کنیم.


منبع : http://kayhan.ir/


برچسب ها: امام حسین (ع) ,
[ بازدید : 108 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

امام حسن مجتبی (ع) و برخی از ویژگی های ایشان

فاطمه نوکندی

امام حسن مجتبی (ع)

در نیمه ماه رمضان سوم هجری، اولین فرزند حضرت علی علیه‌السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها به دنیا آمد.

جابر بن عبدالله درباره نامگذاری امام حسن (ع) از سوی خداوند می‌گوید: پس از ولادت، نامگذاری از جانب مادر به پدر، و از او به رسول خدا محوّل شد و آن حضرت هم منتظر نامگذاری پروردگار ماند. تا اینکه جبرئیل، امین وحی، فرود آمد و گفت: «خدایت سلام می‌رساند و می‌گوید چون علی برای تو همانند هارون برای موسی است، نام فرزندش را نام فرزند حضرت هارون علیه السلام یعنی شبّر قرار ده» رسول خدا فرمود: "زبان من عربی است و شبّر، عبری است".

جبرئیل گفت: "شبّر در زبان عرب به معنای «حسن» است". به این ترتیب، کودک، حسن نام گرفت.

تنها کنیه‌ی آن حضرت «ابو محمد» و مشهورترین القابش«سید» و «سبط» و «تقی» است.

تعالی شخصیت معنوی انسان، از والاترین و مقدس ترین اهداف پیشوایان دین بوده است. آنان با تحمل مشقت های بسیار در این مسیر، تمامی همّ خویش را بر آن گذاشتند تا اخلاق نیک را با شیوه های رفتاری و گفتاری خویش به آدمی بیاموزند واو را از زشتی ها به دور داشته، متوجه حقیقت والای انسانی و ارزش گسترش کنند. در این میان نقش برجسته امام مجتبی(علیه السلام) بسیار چشم گیر جلوه می نماید. از این رو، برآن شدیم که با تأملی کوتاه در رفتارهای اجتماعی امام مجتبی(علیه السلام) دریچه ای به بی کران سجایای اخلاقی آن امام همام بگشاییم.


منبع : http://www.mashreghnews.ir/


[ بازدید : 137 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

حضرت فاطمه (س) و فضائل ایشان

فاطمه نوکندی

فضائل فاطمة الزهرا (سلام الله علیها)

او سبب بقاي نبوت و امامت بود و با تمام وجود تلاش در حفظ و احياء‌ اين دو اصل در جهان هستي و در میان جامعه اسلامي و انساني داشت تا تمامي انسانها از آنها فيض فراوان برند. حديث قدسي، در این زمینه مي‌فرمايد:

«لَولاکَ لمَا خلقتُ الافلاکَ، و لولا علیٌ لما خلقتُکَ، و لولا فاطمةُ لماخَلَقتُكُما»

«(ای رسول من) اگر قرار نبود تو آفریده شوی، جهان را خلق نمی‌کردم، و اگر علی آفریده نمی‌شد، تو را نمی‌آفریدم و اگر فاطمه افریده نمی‌شد، تو و علي را خلق نمي‌كردم.»

حضرت علي(ع) هم در مورد شخصيت والاي حضرت زهرا(س) مي‌فرمايد:

«اِنّ فاطمة بقيةُ النبوة و برزخٌ بين ب‍َحرِ النبوةِ و الامامَة»

«فاطمه یادگار نبوت و برزخي بين درياي نبوت و امامت مي‌باشد.»

و رسول خدا (ص) مي‌فرمايد:

«فاطمةُ بَضعَةٌ مِنّي و اَنَا مِنها»[3]

«فاطمه پاره تن من است و من از فاطمه هستم.»

حضرت زهرا(س)، مادر فرزنداني چون امام حسن(ع)، امام حسين(ع) سيدالشهداء و حضرت زينب(س) عقيله بني هاشم(س) است كه توانستند اسلام و قرآن را جهانگير نمایند و مردم دنيا را متوجه ارزش‌هاي اسلامي نمايند. تكريم حضرت زهرا توسط پيامبر اكرم(ص) دقيقاٌ به خاطر اين بود كه آن حضرت مادر امامان و رهبران الهي خواهد بود و نسل ایشان است که محافظان شریعت الهی خواهند بود.


منبع : http://pajoohe.ir/


برچسب ها: حضرت فاطمه (س) ,
[ بازدید : 73 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

سجایای اخلاقی حضرت علی (ع)

فاطمه نوکندی

ویژگی های اخلاقی امام علی (ع)



شادی آن حضرت در چهره نمایان و اندوهش در دل نهان بود



از همه گشاده سینه تر و در مهار نفس از همه تواناتر بود



نه کینه ورز بود و نه رشک بر



در گفتار نه حمله ور بود و نه ناسزاگو



سرزنش را ناپسند می دانست



غم انجام رسالت همدم او بود و اندوهی دراز داشت



با وقار بود و پیوسته ذکر خدا بر لب داشت



شکیبا بود و عظمت وجود خویش را پنهان می نمود



بر بی نیازی خود شادمان بود



خوش خلق بود و بهره بردن از وجودش را سهل می نمود



وقاری استوار داشت



بی آزار بود نه تهمت زن بود و نه پرده در



اگر لب به خنده می گشود از حد وقار فرا نمی رفت



اگر از او می بریدند او می پیوست



چون خشمگین می شد خشم از هیبتش نمی کاست



دانشش را در اختیار مردم می نهاد



پیوسته با پروردگارش انس داشت



برخلاف اهل دنیا که از بلا هراس دارند خود را به بلا می افکند



پیوسته به حق امر می کرد و از سر راستی سخن میگفت



در آنچه به خدا مربوط می شد شتابان بود



خود را می شناخت و نفس خویش را فرو می مالید



بالیدن نفس را می شکست



و هر خواری و خفتی را بر آن تحمیل می کرد



یاور دین خدای - عز و جل - و حامی مومنان و پناهگاه مسلمین بود



دمدمه زنان بر او تاثیری نداشت



آز بر دلش مهر نمی نهاد



هیچ چیز او را از اجرای حکمش باز نمی داشت



همواره به حق می خواند و عامل به خیر بود



دانا بود و دور اندیش



نه ناسزاگو بود و نه خشمگین می شد



از بدان دوری می گزید



منبع : http://www.habib-mohammadi.blogfa.com/


برچسب ها: حضرت علی (ع) ,
[ بازدید : 74 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
به نام خداوند فرستنده راهنمایان الهی
این وبلاگ مذهبی برای شما عزیزانی است که برای شناخت بیشتر ائمه معصومین و امامان در جست و جو هستید و امیدوارم این وبلاگ بتواند به شما کمکی جامع و کامل داشته باشد و با راست روان حق آشنایی بیشتری پیدا کرده باشید و من توانسته باشم با وبلاگی کوچک شما را به مقدار زیادی به معنویت نزدیک کرده باشم.از مطالب لذت ببرید و در ضمن هنگام ورود صلوات فراموش نشود با سپاس و تشکر فراوان بنده ای از بندگان خدا.
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به راست روان حق است. || طراح قالب avazak.ir
ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]